در
نصیحت نفس
مفلس
جامی
دلا
دیدهٔ
دوربین
برگشای! درین
دیر دیرینهٔ
دیرپای
ببین غور
دور شباروزیاش! به
خورشید و مه،
عالم افروزیاش!
شب و روز
او چون دو
یغماییاند دو
پیمانهٔ عمر
پیماییاند
دو طرار
هشیار و، تو
خفته مست پی
کیسه
ببریدنت
تیزدست
به عبرت
نظر کن که
گردون چه کرد! فریدون
کجا رفت و
قارون چه کرد!
پی گنج
بردند بسیار
رنج کنون
خاک ریزند به
سر چو گنج
پی عزت
نفس، خواری
مکش! ز
حرص و طمع
خاکساری مکش!
طلب را
نمیگویم
انکار کن، طلب کن،
ولیکن به
هنجار کن!
به مردار
جویی چو کرکس
مباش! گرفتار
هر ناکس و کس
مباش!
جامی «هفت
اورنگ» خردنامه
اسکندری
نورالدین
عبدالرحمن
ابن نظام
الدین احمد
ابن محمد
متخلص به
جامی در سال ۸۱۷
هجری قمری در
خرجرد جام از
توابع
خراسان متولد
شد. .وی بعدها
همراه پدرش
به سمرقند و
هرات رفت و در
آن دیار به
کسب علم و ادب
پرداخت. سپس
به سیر و سلوک
مشغول و از
بزرگان
طریقت شد. او
نزد سلطان
حسین میرزا
بایقرا و
وزیر فاضل او
امیر علیشیر
نوایی تقربی
خاص داشت. او
در محرم ۸۹۸
هجری قمری
وفت کرد و در
هرات با
احترام
فراوان به
خاک سپرده شد. از
جامی بیش از
چهل اثر و
تألیف
سودمند و
گرانبها به
جای مانده
است. معروفترین
آثار او
عبارت از هفت
مثنوی به نام "هفت
اورنگ" است.
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|