نشریۀ اینترنتی نهضت مقاومت ملی ایران

N A M I R

 صفحه نخست

 

۶ ژانویه ۲۰۱۳

روزشمار دولت بختیار

دوشنبه نهم بهمن ١٣۵٧

سعيد بشيرتاش

روزشمار يك انقلاب، كارى است كه چهار سال پيش [۲۰۰۹] به صورت مشترك با ابراهيم نبوى انجام دادم. روال كار اين بود كه دوره هايى از اين مجموعه را ابراهيم نبوى انجام مى داد و دوره هايى را نيز من. يكى از دوره هايى را كه من نوشتم، از ١۶ دى تا ٢٢ بهمن و مقارن با دوران نخست وزيرى شاپور بختيار است. در اينجا مى توانيد اين روزشمار را بخوانيد.

سرخط ها:

– بختیار: اینها دیکتاتوری می خواهند و شاید به آن برسند

– شاپور بختیار: آیت لله خمینی می تواند به کشور برگردد

– حاج سید جوادی خواهان ایجاد یک ارتش  مکتبی به سبك ارتش استالين يا ارتش صدر اسلام  شد

– تهران در آتش؛ آبجو شمس و شکوفه نو سوخت

– به آتش کشیدن  «قلعه شهر نو» و کشتن روسپیان

– چریکهای  فدایی با حمله به ژاندارمری چند نفر را کشتند

– حمله به سرلشکر ژاندارمری

– قره باغى: نباید به خاطر بختیار، ارتش در برابر مردم قرار گیرد

– بازرگان، سحابى و رييس ساواك در خانه قره باغى

– آزادی روزنامه نگاران بازداشت شده

 

بختیار: اینها دیکتاتوری می خواهند و شاید به آن برسند

شاپور بختیار امروز در یک مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی شرکت کرد و به پرسش های خبرنگاران پاسخ گفت. روزنامه اطلاعات امروز در صفحه دوم خود چنین می آورد: » شاپور بختیار در این مصاحبه گفت، دولت من در مدت سه هفته ای که روی کار آمد برنامه هایی که تمام گروه های مترقی مایل بودند که اجرا شود اجرا شد یا در شرف اجراست که این موارد عبارتند از، انحلال ساواک، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی قلم، بیان و تظاهرات که تمام اینها داده شد.» وی افزود: » من نمی توانم بفهمم چگونه می توان از این آزادی ها سوء استفاده کرد، که این آزادی برای من است ولی برای دیگری نیست. این بود مسئله ای که می خواستم در میان بگذارم. این آزادی قلم، بیان، زندانیان سیاسی و این خواسته های مردم یک جامه عمل به خود پوشید و امیدوارم که ترتیبی داده شود که هیچوقت این آزادی هایی که داده شد برگشت داده نشود و ادامه پیدا کند.»

خبرنگاری پرسید عقیده شما راجع به این همه فریاد «مرگ بر بختیار» چیست؟

نخست وزیر جواب داد: » این فریادها در من کوچکترین اثری ندارد. من برای ماموریتی آمده ام و این ماموریت را انجام می دهم و آن عبارت است از برقراری آزادی. حالا می خواهند سرزنش بکنند یا توهین بکنند برای من اثری ندارد. من برای آزادی زندگی کرده و برای آزادی مبارزه کرده ام. اما این حقیقت باید روشن شود؛ این ها که فریاد می زنند، طالب آزادی نیستند و دیکتاتوری می خواهند و شاید هم به آن برسند.

شاپور بختیار در باره خشونت های اخیر گفت: » از یک میلیون تا ده میلیون نفر می توانند آزادانه رژه بروند و هیچ چیز نمی تواند مانع این کار گردد. همانطور که در روزهای گذشته شاهد رژه صدها هزار نفر در تهران بودیم، بدون آنکه قطره ای خون ریخته شود. پس اگر تحریکی وجود نداشته باشد، درگیری نیز وجود نخواهد داشت. اما همان گونه که گفتم این ها اشخاصی هستند که برای این کار مامور شده اند و ماموریت آنها جلوگیری از آزادی و دموکراسی است.

وی در پاسخ به سوال دیگری در مورد حوادث دیروز تهران گفت: » این حوادث تحریک آمیز بوده و تنها هدف آن نیز به زانو در آوردن دولت است.» وی افزود » بعضی از این نیروها می خواهند از این وضع استفاده کرده و ایران را تسلیم کمونیست و وابسته به  یک دولت بزرگ کنند.» بختیار خاطرنشان کرد به نیروهای ارتش دستور داده است به سوی تظاهرکنندگانی که تظاهرات مسالمت جویانه انجام می دهند هرگز تیراندازی نشود، ولی اگر کسی نارنجک پرتاب کرد و یا مبادرت به تیراندازی کرد فوری پاسخ متقابل بدهند. فکر می کنم در فرانسه هم چنین باشد. نخست وزیر در پاسخ سوال دیگری گفت که انتخابات آینده بطور آزاد و دموکراتیک انجام خواهد گرفت و در برابر اکثریت سر تسلیم فرود خواهد آورد ولی تسلیم ضد دموکرات ها نخواهد شد.

شاپور بختیار: آیت لله خمینی می تواند به کشور برگردد

روزنامه اطلاعات امروز نوشت: » شاپور بختیار گفت که فرودگاههای کشور باز شده و آیت الله خمینی می تواند به کشور برگردد.» وی این سخنان را در یک مصاحبه مطبوعاتی بیان کرد و گفت: » فرودگاه ها که به علت نقص فنی بسته شده بودند تا چند ساعت دیگر باز خواهند شد.» وی افزود: » آیت الله خمینی آزادند هر وقت که دلشان خواست به ایران مراجعت کنند.»

نخست وزیر در جواب سوال خبرنگاری که پرسیده بود آیا به زودی به پاریس خواهید رفت، گفت: » خیر؛ شاید فردا و شاید بعدها. به هر صورت درها باز هستند. متنی با توافق نمایندگان آیت الله تهیه شد ولی همین متن مورد مذاکره قرار گرفت و سرانجام به متن دیگری منتهی شد که مورد تایید قرار گرفت. اما ناگهان چند ساعت بعد موضوع تعجب آوری به وقوع پیوست و برای من شرایطی قائل شدند که غیر قابل قبول بود و واضح است که در این شرایط نمی توانم به پاریس بروم.»

خبرنگار دیگری پرسید این شرایط کدامها بودند؟ بختیار گفت: شرایطی نبود بلکه یک شرط بود. ناگهان از من خواستند به عنوان شخصی غیر نخست وزیر به پاریس عزیمت کنم و این شرط قابل قبول نبود و من نپذیرفتم. زیرا لحظاتی در زندگی وجود دارد که انسان باید بتواند نه  بگوید.

حاج سید جوادی خواهان ایجاد یک ارتش  مکتبی به سبك ارتش استالين يا ارتش صدر اسلام  شد

علی اصغر حاج سید جوادی در مقاله ای در صفحه ۴  روزنامه اطلاعات امروز، ضمن هشدار به ارتش برای کودتا، ارتش ایران را غیر آرمانگرا خوانده  و به جای آن خواهان ایجاد ارتشی ایدئولوژیک مانند ارتش هزار و سیصد سال پیش اعراب در زمان حمله به ایران، ارتش  شوروی در زمان استالین، ارتش چین در زمان مائو و نیز ارتش ویتنام و کوبا شد.

در این مقاله آمده است: » ساختمان ارتش ایران از کودتای ١٢٩٩ تاکنون فاقد پایگاه اجتماعی مردمی بوده است. یعنی ارتش ایران و کیفیت موضع سیاسی و پایگاه اجتماعی آن به ترتیبی بود که ارتش را در خدمت دفاع از رژیم استبدادی و نه استقلال سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مردم ایران هدایت و رهبری می کرد.»

وی ضمن هشدار به ارتش در مورد کودتا نوشت: » شما می خواهید نهضتی را پایمال کنید که بدون تردید بزرگترین انقلاب مردمی نیمه دوم قرن بیستم است. شما می خواهید انقلابی را لگدمال کنید که مرتجع ترین محافل سیاسی و مطبوعاتی دنیا به حقانیت و عظمت آن اعتراف دارند. شما نه تنها آینده فرزندان خود را با کودتا سیاه می کنید بلکه لعن و نفرین تمامی نفوس آزادیخواه و محروم بشری و همچنین فرزندان خود و نسل های آینده ایران را به خود خواهید دید. شما این حقیقت را از هم اکنون دریابید که کودتای نظامی احتمالی ارتش در برابر بزرگترین انقلاب سیاسی و اجتماعی جهان معاصر چاره ای جز قبول بزرگترین رسوایی تاریخی ندارد.»

وی ضمن بی آرمان دانستن ارتش ایران خواهان ارتشی ایدئولوژیک شده و می نویسد: «هیچ ارتشی بدون آرمان اجتماعی و بدون وابستگی به توده های زحمتکش جامعه خود و بدون شرکت مستقیم در انقلاب علیه مظالم طبقه حاکمه و نفوذهای استعماری بیگانگان نمی تواند از قدرت جنگی و دفاعی برخوردار باشد. ما این واقعیت را در جنگ دوم جهانی و در شهریور ١٣٢٠ دیدیم که ارتش بدون آرمان و یا ارتشی که با تلقین مداوم آرمان های کاذب و ساختگی به دفاع از رژیم فاسد فرا خوانده می شود، حتا مجال شلیک یک تیر نیز به دست نمی آورد. ما معجزه همین قدرت را در ارتش شوروی و در مردم آن دیدیم که چگونه ماشین مهیب جنگی آلمان هیتلری را در پشت دیوارهای استالینگراد و در محاصره مسکو و لنینگراد در هم شکست.

شما قبل از آنکه در حرفه نظامی خود کاربرد سلاح های پیچیده قرن بیستم را مطالعه کنید و سر در اسرار موشک های اتمی قاره پیما و زمین به زمین و زمین به هوا و هواپیماهای اف یک تا اف هزار فانتوم فرو بروید، به هزار و سیصد سال قبل برگردید و تاریخ هجوم عرب های پابرهنه و به قول فردوسی سوسمارخور به امپراتوری پر شکوه ساسانی را مطالعه کنید. به دوران معاصر خود بازگردید، به جنگ های ویتنام و صحراهای چین و کوههای کوبا بروید و ببینید که هیچ سلاحی یارای مقاومت در برابر اراده مردمی که برای آزادی خود مردن را انتخاب کرده اند ندارد.»

ارتش ایران تنها یک سال و نیم پس ازنوشتن این مقاله توسط آقای حاج سید جوادی، با دادن دهها هزار کشته، از نیاخاک ایران دربرابر ارتش عراق دفاع کرد. بیش از دو سوم خلبان های اف چهار که ایران در آغاز جنگ داشت، در طی این جنگ، جان خود را در راه دفاع از میهن نثار کردند.

تهران در آتش؛ آبجو شمس و شکوفه نو سوخت

روزنامه اطلاعات دهم و یازدهم بهمن نوشت: » امروز بخش وسیعی از تهران شاهد ناآرامی، خشونت، آتش سوزی و تخریب بود. حوادث پراکنده ای که از صبح در گوشه و کنار تهران جریان داشت با حمله به کارخانه آبجوسازی شمس به آغاز خشونت رسید.

ساعت یک و نیم بعد از ظهر در خیابان باباییان ـ سه راه اکبر آباد ـ گروه کثیری در حالیکه شعار های مذهبی می دادند به کارخانه آبجو سازی شمس حمله کردند و این کارخانه را طعمه حریق ساختند. در این آتش سوزی انبار کارخانه، شرکت تعاونی، ٣ کامیون حمل و نقل، دو اتومبیل سواری و دفتر کارخانه سوخت. آتش سوزی تا ساعت ٦ بعد از ظهر ادامه داشت.

بعد از ظهر دیروز دامنه تظاهرات و ایجاد حریق از کارخانه آبجوسازی شمس به کافه شکوفه نو کشیده شد. دامنه حریق به سرعت گسترده شد و کاباره شکوفه نو را در بر گرفت. بعد از ظهر دیروز جنوب تهران یکپارچه در آتش می سوخت و گروهی با هر وسیله ای که داشتند به تخریب کافه ها و مشروب فروشی ها پرداختند.

در خیابان های شاهپور تا چهار راه مختاری، میدان گمرک، ششم بهمن، جمشید، اکبر آباد، قزوین، استخر، مخصوص، باباییان و کمالی هر چه کافه، رستوران و مشروب فروشی بود به آتش کشیده شد. از سوی دیگر اهالی خیابان های غرب تهران از ساعت ده صبح اقدام به بستن راه های عبوری خیابان های فرعی کردند. آنها برای اینکار لاستیک های کهنه را آتش زدند.

به آتش کشیدن  «قلعه شهر نو» و کشتن روسپیان

شهر‌نوروزنامه اطلاعات دهم بهمن می نویسد: » از حدود ساعت ۵ بعد از ظهر در اطراف » قلعه شهر نو » که روزی آنجا را» قلعه خاموشان » و زنانش را » ساکنان محله غم » می گفتند، به تدریج مردم اجتماع کردند. مدت زیادی نگذشت که اجتماع افراد با تظاهرات توام شد. ابتدا ماموران فرمانداری نظامی از مردم خواستند که پراکنده شوند و پس از مدتی اقدام به تیراندازی هوایی کردند. با رفتن ماموران دوباره اجتماع کثیر مردم در اطراف محله روسپیان تشکیل شد. در حدود ساعت شش بعد از ظهر چند تن از جوانان به در » قلعه » حمله کردند و بعد جمعیت به تبعیت از آنها به خیابان های داخل » قلعه » ریختند. در این هنگام با وسایلی که از قبل تهیه شده بود، خانه ها و مغازه های داخل » قلعه » به آتش کشیده شد.

گروهی به زنان ساکن محله حمله کردند، اما در این جریان عده دیگری از تظاهر کنندگان مانع وارد ساختن صدمه به ساکنان » قلعه » شدند. چند تن از شاهدان عینی اظهار داشتند تعدادی از روسپیان در این وقایع مجروح و 2 تا 3 نفر کشته شده اند. به این ترتیب » روسپی خانه بزرگ شهر » به آتش کشیده شد. آتش سوزی ساعت ها «محله غم» را می سوزاند و خاکستر می کرد. ماموران آتش نشانی که پیرو اعلامیه قبلی خود ضمن اعلام همبستگی با مردم اعلام کرده بودند از خاموش کردن آتش هایی که مردم نخواهند، خودداری خواهند کرد، اقدامی برای خاموش کردن این آتش ها صورت ندادند.

چریکهای  فدایی با حمله به ژاندارمری چند نفر را کشتند

ساعت پانزده و نه دقیقه بعد از ظهر امروز سازمان چریک های فدایی خلق ایران بار دیگر مبادرت به انجام یک عملیات مسلحانه دیگر نمود. به نوشته روزنامه اطلاعات دهم بهمن، ساعت ١۵ و ٩ دقیقه بعد از ظهر امروز، دو موتور سوار مسلح، به ستاد ژاندارمری واقع در میدان ٢٤ اسفند حمله کرده و با مسلسل این مرکز را زیر رگبار گرفتند.

بر اساس اعلامیه هایی که بعد از این حمله در منطقه ٢٤ اسفند پخش شد، سازمان چریک های فدایی خلق مسئولیت این حمله را به عهده گرفتند.

به گفته شاهدان عینی، افراد مسلح پس از حمله به ژاندارمری، در حالیکه مسلسل های خود را روی دست بلند کرده بودند آنجا را ترک کردند. شخصی که خود را عضو سازمان چریک های فدایی خلق اعلام می کرد در یک تماس تلفنی با روزنامه اطلاعات گفت: » سازمان چریک های فدایی خلق مسئولیت حمله به ستاد ژاندارمری را به عهده می گیرد.» وی افزود: » این حمله توسط یک واحد از رزمندگان این سازمان بوسیله مسلسل و نارنجک صورت گرفته و عده ای کشته و مجروح شدند.»

این حملات در زمانی صورت می گیرد که بسیاری از سران انقلاب، مخالف رویارویی مستقیم مردم با ارتش بوده و در حال مذاکراتی با سران ارتش جهت پیوستن آنها به انقلاب هستند. سازمان چریک های فدایی خلق همزمان با روی کار آمدن دولت بختیار که منجر به آزادی تمامی زندانیان فدایی شد دست به یک جنگ مسلحانه با آن زده است و در ماههای دی و بهمن ۵٧ هفته ای نبود که شاهد چند عملیات ترور، بمب گذاری و حمله مسلحانه توسط این سازمان نباشیم.

همراه با این عملیات مسلحانه، دانشجویان طرفدار این سازمان نیز در دانشگاه تهران به طرفداری از تحصن روحانیون دست به تظاهرات زده و شعار میدادند: » نه قانون اساسی، نه سازش سیاسی ـ تنها ره رهایی، جنگ مسلحانه «. منظور دانشجویان طرفدار این سازمان چریکی از سازش سیاسی، از سویی تلاش هایی است که توسط مهندس بازرگان جهت سازش میان آیت الله خمینی و دولت بختیار صورت می گیرد و از سوی دیگر سیاست هایی است که مخالف برخورد و رویارویی با ارتش می شود. رهبران نیروهای ملی و نیز رهبران روحانی نمی خواهند که وارد یک رویارویی خونین با ارتش شوند.

حمله به سرلشکر ژاندارمری

روزنامه اطلاعات دهم بهمن نوشت: » در حدود ساعت ۵ بعد از ظهر هنگامی که سرلشکر تقی لطیفی رییس پرسنل ژاندارمری به خانه اش خیابان امیر آباد می رفت، مورد حمله تظاهر کنندگان روبروی دانشگاه که برای حمایت از روحانیون متحصن گرد هم آمده بودند، قرار گرفت. مردم پس از مضروب کردن سرلشکر لطیفی تصمیم می گیرند وی را به دانشگاه نزد روحانیون ببرند. در طول راه در حالی که وی در اسارت بوده، چند نفر به وی حمله کرده با چاقو او را مضروب می کنند ولی دیگران مانع از ادامه حمله به وی می شوند. در دانشگاه آیت الله طالقانی دستور می دهد وی را به بیمارستان یا اورژانس ببرند. وی را که از ناحیه پشت و سینه به شدت مجروح بود به بیمارستان شریعتی (داریوش کبیر) می برند، ولی به علت اینکه ارتشی بوده به بیمارستان ۵٠١ ارتش منتقل می شود.

قره باغى: نباید به خاطر بختیار، ارتش در برابر مردم قرار گیرد

امروز جلسه شورایعالی فرماندهان نظامی، کمیته بحران، به دعوت و ریاست ارتشبد قره باغی رییس ستاد بزرگ ارتشتاران برگزار شد. تیمسار قره باغی دستور این جلسه را » تعیین تکلیف ارتش در صورت استعفای بختیار و یا در حالت نبود دولت » اعلام کرد و از فرماندهان ارتش خواست که نظر خود را در این مورد بگویند تا در چنین وضعیتی ارتش غافلگیر نشده و برنامه داشته باشد. در کتاب «مذاکرات شورای فرماندهان ارتش»، می خوانیم که در این جلسه ارتشبد قره باغی به انتقاد از نخست وزیر می پردازد و می گوید که نباید به خاطر بختیار، ارتش در برابر مردم قرار گیرد و به حیثیت ارتش خدشه وارد شود. وی می گوید که ارتش نباید و نمی تواند واردعمل شود و وی به دنبال یک راه کار سیاسی خواهد بود. وی که در این جلسه از حمایت تیمسار ناصر مقدم رییس ساواک نیز بهره مند بود.

بازرگان، سحابى و رييس ساواك در خانه قره باغى

پس از پایان جلسه شورایعالی فرماندهان نظامی، ارتشبد قره باغی به همراه سپهبد مقدم رییس ساواک در جلسه ای دیگر جهت یافتن یک راه کار سیاسی که در جلسه شورای عالی فرماندهان نظامی به آن اشاره کرده بود، شرکت می کند. در کتاب هفت هزار روز تاریخ انقلاب اسلامی می خوانیم که دراین جلسه که در منزل ارتشبد قره باغی برگزار می شود علاوه بر وی و  تیمسار مقدم، مهندس بازرگان و دکتر یدالله سحابی نیز شرکت می کنند. قره باغی در خاطرات خود می گوید که در دیدار با بازرگان از دولت قانونی بختیار حمایت کرده است. اما بختیار در کتاب یکرنگی، وی را وفادار نمی داند. در دو روز آینده بخش هایی از سخنان فرماندهان نظامی در این جلسه را خواهیم آورد.

آزادی روزنامه نگاران بازداشت شده

روزنامه اطلاعات امروز نوشت: » سرانجام ۵ روزنامه نگار دستگیر شده، پس از سه روز بازداشت امروز آزاد شده و با استقبال همکاران به محل کار خود بازگشتند. این روزنامه نگاران دو روز پیش نیز با انتشار بیانیه ای درصفحه اول روزنامه آیندگان، بازداشت خود را محکوم کرده بودند. دیروز نیز روزنامه آیندگان و دیگر روزنامه های کشور نوشتند: » با وجود دستور شاپور بختیار نخست وزیر به فرمانداری نظامی تهران در مورد آزادی پنج روزنامه نگار بازداشت شده آنها هنوز آزاد نشده اند.»

هنگام بازگشت روزنامه نگاران باز داشت شده به سر کار، اعضای تحریری، اداری و کارگری موسسه، آنان را بر دوش خود از پیاده روی خیابان تا دفتر هیئت تحریریه روزنامه آوردند. کارکنان روزنامه اطلاعات با قربانی کردن گوسفند در خیابان و انداختن چند حلقه گل بر گردن روزنامه نگاران از آنها استقبال کردند. روزنامه های کشور نوشتند که دو تن از این روزنامه نگاران، در زندان  به سرما خوردگی سخت مبتلا شده اند.

منبع: سرزمین من

یادداشت های دکتر سعید بشیرتاش

 

روزشمار دولت بختیارسه شنبه دهم بهمن ماه ۱۳۵۷

روزشمار دولت بختیاریک شنبه هشتم بهمن ماه ۱۳۵۷

_______________________________________________________________

مقالات منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر سياست و اهداف نشریۀ اینترنتی نهضت مقاومت ملی ایران نميباشند. 

حق ويرايش اخبار و مقالات ارسالی برای هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.