سیروس
پارسا
حامد
اسماعیلیون
و شورای
"پروکوستی"
در یونان
باستان،
افسانه ها و
اساطیر بسیاری
وجود داشت و یکی
از این
داستان ها درباره
ی فردی بود به
نام
"پروکوست"
که در
جاده ها و راه
های
دورافتاده
آتن، مردم را
به میهمانی
دعوت کرده و
سپس ایشان را
به شکل
ترسناکی به
قتل میرسانید!
وی افراد را
به اندازه
تختخواب
کوتاه خود
درمیآورد و
برای اینکه
شخصی به
اندازه تختخواب
کوچکش درآید،
پاهای وی را میبُرید!
اما هدف از بیان
این قصه
کوتاهِ خیالی،
نه زیادهگویی
درباره اساطیر
یونانی که
شرح دیدگاه
نگارنده
درباره شورای
از هم پاشیدهی
"همبستگی" و
رفتار بدور
از منش و پرنسیپ
یک فرد «سیاسی»،
یعنی حامد
اسماعیلیون
است.
رویه و
شگردهای
رفتاری آقای
اسماعیلیون
درباره این
شورا و آن
منشور بیربط
به جامعه
امروز ایرانی،
دست کمی از
رفتار
"پروکوست"
نداشتهاست؛
وی با
پنهان شدن
در پشت گفتار
و کردار رازآلود،
بر هرآنچه میخواست
و میپسندید
پافشاری میکرد
بدون آنکه
کمترین
مسئولیتی را
در قبال تصمیمات
و خواست هایش
بپذیرد، او
در شیپور
«تکثرگرایی»
دمید و
دوشادوش مردی
ایستاد که
خودش و حزب سیاسیاش،
تاریخچهای
تیره و لبریز
از ستیز با ایران
و ارزش های
جامعه ایرانی
دارند.
او از
پلورالیسم سیاسی
و حقوق اقلیت
سخن گفت اما
پنهانی،
بدون سر سوزنی
شفافيت، دست
رد به سینه
اکثریت ملیگرا
و ایراندوست
زده و از هر
فرصتی برای
بایکوت بزرگ
ترین، مردمی
ترین و اصیل
ترین جریان سیاسی
ایران،
استفاده
نمود؛ از
رخدادهای
غمبار
گردهمایی
بزرگ برلین
گرفته تا رد
صلاحیت برخی
از افراد
خوشنام که به
گفته رفیق
گرمابه و
گلستان آقای
اسماعیلیون،
یعنی آقای
عبدالله
مهتدی، به دلیل
تندروی از پذیرفته
شدن در این
شورا، منع
شدهاند.
حال اینکه
چگونه فردی
که سرکردهی یک
گروهک شبهنظامی
است و ید طولایی
در تندروی های
مسلحانه و
"برادرکُشی"
دارد و مشخص نیست
که بودجه
سازمان نظامیاش،
سلاحهایشان،
سربازهایشان
و هزینه
سایر فعالیت
هایشان از
کجا تأمین
شده و به چه
منظوری این
تفنگچی ها را
نگاهداشته
و قرار است کِی
از ایشان و در
چه شرایطی و
علیه چه کسانی
استفاده کند
دستکم در
برابر دژخیمان
حکومت اسلامی
که کارایی
نداشتهاند -
به خود اجازه
میدهد که در
مقام قاضی،
تندروی را از
کندروی یا میانهروی
تمیز دهد،
خود از عجایب
این شورای
همبستگی است..
آقای
اسماعیلیون
درباره هیچکدام
از تصمیماتش
در چهارچوب
شورای
همبستگی،
کوچکترین
پاسخی به
منتقدینش در
جهت شفافسازی
و روشنگری
نداد و
سرانجام با
متنی
پرطمطراق،
با فرار به
جلو، بدون
پاسخگویی و
پذیرش مسئولیت
-همانند
نگاشتهشان
در پاسخ به
انتقادات از
گردهمایی
برلین - و نیز
مقصر دانستن
سایرین
در شکست
شورا، از عضویت
در شورای
همبستگی،
انصراف داد.
عدهای
هول برشان
داشته، راهافتاده
و با هوچیگری،
مشروطهخواهان
را -که بهعمد
و برای تحقیر
و سرکوب مخملیشان
ایشان را
سلطنتطلب میخوانند-
به مزدوران
سایبری
حکومت پیوندزده
و با توهین و
تهمت، ایشان
را مسئول رنجیدهخاطر
شدن سرورشان
دانسته و
فرار به جلوی
حامد را، قهری
سیاسی از سر بیمهری
و رفتارهای
زننده
مخالفان
جلوه میدهند
اما مگر نه اینکه
حکومت اسلامی
و دوستان و به
ظاهر دشمنان
سرخنشانش،
دهههاست ملیون
ایران را
آماج بدترین،
زشتترین و
رکیکترین
حملات
قراردادهاند؟
آیا ایشان
میدان جنگ را
خالی کرده و
فرار را به
قرار ترجیح
دادهاند؟ اینجاست
که تفاوت میان
سربازان
راستین میهن
و جریانها و
اشخاص
نوظهور و بیسابقه
که از آزادیخواهی
فقط ژستش را
دوستدارند،
مشخص میشود؛
به قول زندهیاد
بختیار در
راه پاسداری
از کیان و
تمامیت ارضی
ایران، "جان
متاعی است که
هر بی سروپایی
دارد"،
ناسزا و حرف
های بیربط یا
تهمتها و
انتقادهای
رادیکال که
نباید در روحیات
یک مبارز،
کوچکترین
تأثیری بگذارند!
پرسش
ها از آقای
اسماعیلیون
بسیار است و
نگارنده در
زیر به مواردی
از آنان که
تاکنون بی
پاسخ ماندهاند، اشاره
میکند اما پیش
از آن باید
گفت که حامد
اسماعیلیون
بهعنوان یک
همسر و پدر
دادخواه،
همواره همدلی
و همراهی ملت یگانه
ایران بهمنظور
اجرای عدالت و
محکوم شدن
عاملان و
آمران آن این
جنایت
دهشتناک در پیشگاه
قانون را
دارد و در این
راستا تا رسیدن
حق به حقدار،
دوشادوش وی
گام برخواهیمبرداشت
اما امید است
که وی بدین
درک و باور رسیدهباشد
که برای سیاست
ساختهنشده
و شخصیت
مناسب و آگاهی
کافی در این
زمینه را ندارد.
در دنیای
سیاست بهویژه
هنگامی که
مخاطبانت
جوانان و
نوجوانانی
هستند که در
نهایت آگاهی
و پختگی سیاسی،
جانشان را
کف دست گرفته
و جلوی وحوش سیدعلی
خامنهای،
قهرمانانه،
صفآرایی میکنند
و هرآنچه را
که میخواهند
و نیز هرآنچه
را که نمیپسندند
شجاعانه فریادمیزنند،
خزیدن پشت
نقابی مبهم و
پنهان شدن در
پَس پیامها
و جملاتی
رازآلود و
فرار از
پاسخگویی و
عدم شفافسازی،
مساوی با
خودکشی سیاسی
است و نهایتاً
به بیاعتبار
شدن فرد،
منجر میشود.
حامد و
حامدها بایستی
از گفتمان ایرانسوز
۵۷ دستکشیده
و خواست اکثریت
مردم برای
بازگشت به
حکومت ملی و
حاکمیت
قانون را که
همانا ادامه
جنبش اصیل
مشروطه است
بپذیرند؛
مشروطه نه
صرفاً به
معنای
پادشاهی
پارلمانی یا
جمهوری بلکه
تاکید بر
تلاش در
راستای احیای
گفتمان وطنخواهی
و ایراندوستی
بهمنظور ایجاد
حکومتی ملی
با تکیه بر
خواست و
اراده ملت ایران
است.
حال این
اراده
چنانچه میل
به پادشاهی
پارلمانی یا
تشکیل جمهوری
ملی داشته
باشد، وظیفه یکایک
ایرانیان
است که خواست
اکثریت را پذیرفته
و به تصمیم
جمعی ملت
احترام
بگذارند.
زندهیاد
بختیار
درباره ملیگرایی
گفتهاست: "یکی
از دغدغههای
بزرگ مردم ایران،
حفظ و حراست
از تاریخ و
فرهنگ و جایگاه
ایران در
جهان است." این
جمله دههها
پیش گفتهشده
و حامدها باید
بدانند که این
شور ملی تمام
ایران را
درنوردیده و
چندین برابر
شدهاست
بنابراین
هرگونه سنگاندازی
و مقاومت در
برابر این
موج ایرانخواه،
تنها
به رسوایی
فرد ایرانستیز
میانجامد.
امید
است که جناب
اسماعیلیون
پاسخگوی
پرسش های زیر
باشند:
۱-
چرا در
گردهمایی
برلین، ملیون
بایکوت شده و
افرادی
مجهول و ایرانستیز،
صاحب تریبون
شدند؟
۲-
هزینه
برگذاری
گردهمایی
برلین چقدر
بود، از کجا
تأمین شد و
کمکهای
مردمی که
هنگام و نیز
پس از پایان
برنامه جمعآوری
میشد، چه
مقدار بود و
در کجا هزینه
شدهاست؟
۳- آیا
انجمن پرواز
که با تلاش و
کوشش ایراندوستان
و آزادیخواهان
سراسر جهان،
موفق به
برگذاری
تجمعات در
چند ده شهر
جهان بهطور
همزمان میشود،
بابت این
تجمعات
هماهنگ و
بزرگ - بدون
اطلاع برگذارکنندگان
تجمعات در
شهرهای جهان -
کمک های مالی
دریافت میکند؟
چقدر و به چه
منظور؟
۴-
منشور مهسا
چه زمانی و
توسط چه کسانی
نوشتهشدهبود؟
۵- آیا
حضور شما در
شورای
همبستگی
حاصل یک فرآیند
دموکراتیک
بود؟ آیا
ردصلاحیت
چهرههای پیشنهادی
شاهزاده رضا
پهلوی، بهصورت
دموکراتیک و
منطقی صورت
گرفت؟ اگر
نه، چطور دیگران
را متهم به دیکتاتورمنشی
میکنید؟
۶- آیا
همچنان
اسرائیلستیز
هستید؟ آیا
سفر شاهزاده
به اسرائیل،
احساسات شما
را - که گویا
دادخواه
مردم لبنان و
فلسطین نیز می
باشید – جریحهدار
کرد؟
۷- دیدگاه
و گرایش سیاسی
شما چیست؟ آیا
به تمامیت
ارضی ایران و یکپارچگی
و یگانگی ملت
و کشور ایران
باورمندید؟
۸ـ و
سرانجام،آیا
نباید
پرسید در
تشکیل این
«شورا» دست
پنهانی که از
آن نامبردهمیشود،
نامی
مشهورتر از
کفر ابلیس، نیز
نقش اصلی را
داشتهاست؟
ایران
هرگز
نخواهدمرد
سیروس
پارسا
۲۲
آپریل ۲۰۲۳
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند.
حق
ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|