روزشمار
دولت بختیار
یکشنبه
هشتم بهمن
ماه ۱۳۵۷
سعيد
بشيرتاش
روزشمار
يك انقلاب،
كارى است كه
چهار سال پيش [۲۰۰۹]
به صورت
مشترك با
ابراهيم
نبوى انجام
دادم. روال
كار اين بود
كه دوره هايى
از اين
مجموعه را
ابراهيم
نبوى انجام
مى داد و دوره
هايى را نيز
من. يكى از
دوره هايى را
كه من نوشتم،
از ١۶ دى تا ٢٢
بهمن و مقارن
با دوران
نخست وزيرى
شاپور بختيار
است. در اينجا
مى توانيد
اين روزشمار
را بخوانيد.
آیت الله
خمینی خبر پذیرفتن
دکتر بختیار
را تکذیب کرد
تنها پس
از گذشت
ساعاتی از
پخش رادیویی
بیانیه
شاپور بختیار
در مورد دیدار
قریب
الوقوعش با آیت
الله خمینی و
اعلام اینکه
متن این بیانیه
مورد موافقت
آیت الله خمینی
نیز قرار
گرفته است،
در ساعات
بامدادی
امروز، آیت
الله خمینی
با صدور
اعلامیه ای این
خبر را تکذیب
کرده و گفت که
شاپور بختیار
را تا هنگامی
که استعفا
نداده است،
به حضور نمی
پذیرد.
متن این
اعلامیه به
شرح زیر می
باشد:
بـسم
الله الرحمن
الرحیم
٢٨ صفر ١٣٩٩
حضرات
حجج اسلام
تهران و سایر
شهرستانها
دامت
برکاتهم،
آنچه ذکر
شده است که
شاپور بختیار
را با سمت
نخست وزیری
من می پذیرم
دروغ است
بلکه تا
استعفا ندهد
او را نمی پذیرم،
چون او را
قانونی نمی
دانم. حضرات
آقایان به
ملت ابلاغ
فرمایید که
توطئه ای در
دست اجرا است
و از این امور
جاریه گول
نخورند. من با
بختیار
تفاهمی
نکرده ام و
آنچه سابق
گفته است که
گفتگو بین من
و او بوده
دروغ محض است.
ملت باید
موضع خود را
حفظ کند و
مراقب توطئه
باشد.
والسلام
علیکم و رحمت
الله
روح الله
الموسوی
الخمینی
در همین
حال ، امروز آیت
الله خمینی
در سخنانی در
همین مورد
گفت:
«…
من گفتم اگر
دولت بیاید اینجا،
یعنی رییس
دولت به قول
خودشان بیاید،
اینجا، اما
استعفایش را
قبلا ننویسد
و اعلام
نکند، با من
ملاقات نمی
تواند بکند. این
هم که من می گویم
استعفا، نه اینکه
این معنای
قانونی
استعفا دارد.
این نیست. این
نخست وزیر نیست.
نه اینکه
نخست وزیر
است و استعفا
کند، لکن برای
حفظ ظاهری
است که حالا
کلمه استعفا
را ذکر می کنیم
و الا استعفا یعنی
چه؟ اصلا
نخست وزیر که
تو نیستی.
اعلام بکند
من نخست وزیر
نیستم، اگر این
را کرد، چون
مثل بعضی از اینها
که بودند که خیلی
جنایتشان
فوق العاده
بود و نمیتوانستم
من حتا با
استعفا یا با
چیز هم قبولشان
بکنم، خوب به
آن اندازه
هنوز نرسیده،
اگر عاقل
باشد استعفا
می کند و می آید
اینجا توبه می
کند، می شود
مثل سایر
مردم. اگر
صفتش را آن هم
از دست داده،
آن دیگر با
خودش است. اگر
چنانچه بیاید
توبه کند ما می
پذیریم از
او، و اگر
سرسختی کند،
همین است که
بود و پشیمان
خواهد شد. من
به او الآن می
گویم که پشیمان
می شوی،
شرافت ایلی
را، ایلی
خودت را از
دست نده. خراب
نکن خودت را،
که در ایلت هم
خراب خواهی
شد. دیدی چطور
اربابت پشیمان
شد. آمد
التماس کرد و
مردم نپذیرفتند.
شرافت را،
آبروی خودت
را از دست نده.»
ناراحتی
بازرگان ازخلف
وعده آیت
الله خمینی
پس از پخش
بیانیه بختیار
از رادیو،
برخی از نزدیکان
آیت الله خمینی
که مخالف پذیرفتن
دکتر بختیار توسط وی
بدون آنکه
استعفا بدهد
بودند در
همان شب و در ساعات
اولیه
بامداد با وی
تماس گرفته و
مخالفت خود
را با این
مسئله بیان
داشتند. در پاریس
ابوالحسن بنی
صدر شدیدا
مخالف این دیدار
بود و همان شب
مخالفتش با این
دیدار را به آیت
الله اعلام
کرد.
ابوالحسن بنی
صدر، مخالفت
خود را باعث
تغییر رای آیت
الله می داند.
اما با توجه
به اینکه برخی
از روحانیون
متحصن با این
دیدار مخالف
بودند و
آیت الله خمینی
پیام
تکذیب دیدار
خود با بختیار
را خطاب به
روحانیون
تهران و
شهرستان ها
که نمایندگان
آنها در تحصن
هستند نوشت و
با توجه به اینکه
برخی از آنها
به خصوص آیت
الله منتظری،
آیت الله
خلخالی و آیت
الله ربانی شیرازی
در همان شب به
آیت الله در
پاریس تلفن
کرده و
مخالفت شدید
خود را با این
دیدار به وی
اطلاع می
دهند،
احتمال اثر
گذاری آنها بیشتر
است.
در همین
حال، دست
اندرکاران
برگزاری این
دیدار در
تهران، به
خصوص مهندس
بازرگان که
امید داشت
راه حلی پیدا
شده ناراحت
شدند. امروز
مهندس
بازرگان به پاریس
تلفن زده و از
بیانیه آیت
الله خمینی
اظهار
ناراحتی می
کند و می گوید
«چرا خلف وعده
شده است و در
دستگاه آیت
الله زیر قول
و قرار می
زنند و آبروی
خودشان و ما
را می برند.
ثانیا چرا
فرصت ویک
امکان عالی پیروزی
بدون خونریزی
را از دست دادیم.»
بازرگان می
افزاید: «اینکار
نتایج بسیار
بدی برای ما خواهد
داشت. حالا
خواهند گفت
که بازرگان می
خواسته است
بختیار را به
پاریس ببرد و
با آقا آشتی
بدهد.»
دکتر یزدی
ناراحتی و
نگرانی
بازرگان را
با آیت الله
مطرح می کند. آیت
الله، توضیحات
یزدی را می پذیرد
و می گوید به
آقای
بازرگان پیغام
بدهید که: «صحیح
نبود نخست وزیر
را بپذیرم و
درست هم نبود
که بیاید و
نپذیرم. با
شما هم اگر می
آمد و نمی پذیرفتم
بدتر می شد.
لذا ملزم
بودم که بنویسم.
مطمئن باشید
که کسی به شما
این ظن را نمی
برد. جبران
خواهم کرد.»
تحصن
روحانیون در
دانشگاه
تهران در
اعتراض به
جلوگیری از
بازگشت خمینی
به کشور
تحصن
روحانیان
حدود یک صد تن
از روحانیون
در اعتراض به
عمل دولت در
جهت ممانعت
از بازگشت آیت
الله خمینی
به ایران در
محل مسجد
دانشگاه
تهران متحصن
شدند. در حدود
ساعت ٩ صبح
امروز بیست
تن از روحانیون
جامعه روحانیت
مبارز تهران
و بیست تن از
روحانیون
شهرستان ها
تحصن اعتراضی
خود را در
مسجد
دانشگاه
تهران آغاز
کردند. دکتر زیبا
کلام از
استادان
دانشگاه از
سوی سازمان
ملی دانشگاهیان
به آنها خوش
آمد گفت. پس از
گذشت تنها یک
ساعت، عده
روحانیون
متحصن به
حدود ١٠٠ تن
رسید. سخنگوی
روحانیون
متحصن حضرت آیت
الله جنتی می
باشند. ایشان
به
خبرنگاران
گفتند که
انتظار می
رود آیت الله
طالقانی، آیت
الله منتظری
و آیت الله
بهشتی به جمع
متحصن بپیوندند.
روحانیون
که در محل
مسجد
دانشگاه
متحصن شده
اند اعلام
کردند که تا
مراجعت حضرت
امام خمینی
به ایران به
تحصن خود
ادامه
خواهند داد.
روحانیون
متحصن از کلیه
شهرستان های
ایران هستند
ولی اکثریت
آنان را مدرسین
حوزه علمیه
قم تشکیل می
دهند. آیت
الله مطهری،
آیت لله علی
جنتی، آیت
لله یوسف
صانعی، آیت
الله امامی
کاشانی، آیت
الله مهدوی
کنی، آیت
الله موسوی
اردبیلی و آیت
الله خلخالی
از جمله
متحصنین در
دانشگاه می
باشند. در
ساعت ده صبح
امروز نماینده
خلبانان
اعتصابی
هواپیمایی
ملی نیز به
جمع روحانیون
آمد و آمادگی
خلبانان را
برای پیوستن
به این
اعتصاب
اعلام کرد.
در همین
زمان گروه های
دانشجویی نیز
به پشتیبانی
از روحانیون
دست به
تظاهرات
زدند. یک گروه
از دانشجویان
شعار می دادند:
برادر
مسلمان،
تحصن، تحصن ـ
دانشگاه،
تحصن، تحصن.
گروه دیگر
دانشجویان
که به حمایت
از روحانیون
دست به
تظاهرات زده
بودند، شعار
می دادند: نه
قانون اساسی،
نه سازش سیاسی
ـ تنها ره رهایی،
جنگ مسلحانه.
احمد
خمينى: ملاک
جواز و عدم
جواز آزادی،
خیانت به دین
و ملت است
روزنامه
اطلاعات در
صفحه اول خود
مصاحبه ای با
احمد خمینی
فرزند آیت
الله خمینی
به چاپ
رسانده است
که در زیر می آید:
س ـ در
حکومت جمهوری
اسلامی آیا
آزادی
احزاب، بیان
و عقیده وجود
دارد؟
ج ـ ملاک
جواز و عدم
جواز آزادی،
خیانت به دین
و ملت است.
آزادی تا
آنجا که خیانت
به ملت نباشد
مانعی ندارد
ولی اگر یک
وطن فروش
آزاد باشد
حزبی تشکیل
دهد و علیه دین
و دیانت و ملت
و مملکت تبلیغ
کند، شدیدا
از آن جلوگیری
می شود. آنچه
آزادی است
آزادی افکار
است، البته
باید
روزنامه و
مجله خودشان
را هم با آرم و
مشخصات معین
کنند.، نه اینکه
صفحه اول
روزنامه را
مزین به نام پیغمبر
و امام کنند و
اخبار ایران
را که سراسر
مذهبی است
نقل کنند، ولی
تحلیل هایی
که می شود بر
ضد معتقدات
ملی و مذهبی
جامعه باشد. این
یک خیانت است
و شدیدا باید
چهارچوب ها
مشخص گردد…
س ـ حزب
توده آزادی
فعالیت دارد یا
نه؟
ج ـ سلام
علیکم، حال
شما خوبه؟
س ـ بعضی
ها می گویند
جمهوری
اسلامی به سوی
استبداد
خواهد رفت.
نظر شما در این
باره چیست؟
ج ـ
استبداد یعنی
چه؟ اگر به
معنی خودسری
و دیکتاتوری
طبقه حاکم
باشد که همه می
دانیم در
اسلام این چیزها
معنی ندارد.
به زندگانی
حضرت رسول و
مولای متقیان
امیرالمومنین
و سالار همه
دلاوران
نگاه کنید.
اگر به این
معناست که
جلوی فحشا و
مفاسدی را که
ممکن است
طبقه ای
خوششان بیاید
گرفته شود،
آری اسلام
استبداد است.
نه اینکه کشیده
می شود به
استبداد. در
تمام جهان
آزادی بر طبق
قوانینشان
مورد قبول
است نه آزادی
مطلق.
س ـ نقش
آمریکا، چین،
شوروی و
انگلستان در
جریانات اخیر
چه بوده است؟
ج ـ آمریکا
که سراپا ایران
را وابسته به
خود کرده است.
چرا از رژیم
شاه دفاع
نکند؟ او که
نفت را می برد
و به جای آن
اسلحه وارد ایران
می کرد و ایران
را پایگاهی
برای خود
کرده بود. چه
کسی بهتر از
شاه می
توانست
منافع آنان
را حفظ کند؟ ایران
چه از نظر سیاسی،
اقتصادی و
نظامی و چه
فرهنگی
زائده آمریکاست
و تا رژیم فعلی
هست این
وابستگی
ادامه دارد و
نقش آمریکا
هم با این تعریف
روشن می شود.
شوروی هم که
همیشه
دودوزه باز
است. گاز ما را
می برد و تا
چندی پیش
مردم شجاع ایران
را مردمی
مرتجع و فناتیک
معرفی می کرد
ولی اکنون قیافه
ای عکس آنچه
هنوز در دل می
پروراند
گرفته است.
شوروی چه کسی
بهتر از شاه
را می تواند پیدا
کند و چرا از
شاه دفاع
نکندو
انگلستان حیله
گر هم چیزی
است در حد آن
دو و آقای
محترم چین هم
که بر روی اجساد
مردم ما جشن
گرفت و جام
شراب خود را
با پادشاه بر روی
اجساد شهدای
ما نوشید.
امروز ملتی
به پا خواسته
است تا بدون
اتکاء به شرق
و غرب روی پای
خود بایستد.
س ـ
مناسبات ایران
با کشورهای
اسلامی
چگونه خواهد
بود؟
ج ـ ملت های
اسلامی با
دولت های
اسلامی فرق می
کند. ملت های
اسلامی همه
با هم
برادرند. ولی
وضع دولت های
اسلامی مورد
مطالعه است
چون بعضی از
آنها را نمی
شود دولت
اسلامی نامید.
چون آنان به
تمام معنی
خود را در اختیار
غرب و
شرق گذاشته
اند. آیا دولت
سادات را نمی
بینید؟ آیا
اصولا به
عربستان فکر
کرده اید؟
واقعا که شرم
آور است.
دهها
کشته در درگیری
های خونین
تهران
روزنامه
اطلاعات می
نویسد که بنا
بر گفته
شاهدان عینی،
در ساعت ١٣
گروهی از
افرادی که
لباس شخصی بر
تن داشتند با
خروج از
ساختمان
ژاندارمری
که در خیابان
سی متری قرار
دارد، با سنگ
به اتوبوس های
ژاندارمری
حمله کرده و
سپس به داخل
ژاندارمری
برگشتند. مدت
کوتاهی بعد،
ماموران از
بالای
ساختمان
ژاندارمری
به روی مردمی
که برای
تماشای این
صحنه دور
اتوبوس ها و
روبروی
ساختمان
ژاندارمری
جمع شده
بودند، آتش
گشودند که در
دم عده ای از
مردم نقش بر
زمین شدند.
از بالای
ساختمان های
مجاور نیز
عده ای از
ژاندارم ها
که لباس شخصی
بر تن کرده
بودند به روی
مردم تیراندازی
می کردند. در پی
این تیراندازی
ها مردم وارد
کارزار شده و
به درگیری با
نیروهای
ژاندارمری
پرداختند. این
درگیری ها تا
ساعت ٨ شب
ادامه داشت.
در این میان
مردم برای
جلوگیری از
عبور و مرور
خودروهای
ارتشی، خیابان
ها را با اتو
مبیل های
متعدد بستند.
بر طبق اعلام
رادیو، در این
درگیری ها ٢٧
تن کشته و ٤٠
نفر زخمی
شدند. شاهدان
عینی و مردم
عده شهدا را ١۵٠
نفر و زخمی ها
را ۶٠٠ نفر
اعلام می
کنند.
خبرگزاری
های بین
المللی، زدو
خوردهای دیروز
تهران را پس
از واقعه میدان
ژاله در ١٧
شهریور، خونین
ترین حوادث
تهران
خوانده اند.
سه تن از کشته
شدگان از
سربازان
ژاندارمری
بوده اند.
روزنامه
اطلاعات از
قول شاهدان عینی
می نویسد که
به هنگام
حمله به
ساختمان
ژاندارمری،
سه تن از
سربازان
ژاندارمری
لباس های خود
را از تن به در
کرده و به سوی
مردم رفته
اند که
ناگهان از
پشت به گلوله
بسته می شوند.
اما
فرمانداری
نظامی
تهران با
صدور اطلاعیه
ای وقایع را به
گونه ای دیگر
بیان می کند.
فرمانداری
نظامی تهران
می نویسد: در
حدود ساعت ١۵
تعداد زیادی
از
خرابکاران
که برخی از
آنها به مسلسل
و جنگ
افزارهای دیگر
مسلح بودند و
دیگران نیز
سنگ و چوب به
همراه
داشتند از
پشت بام ها و
ساختمان های
مجاور میدان ٢۴
اسفند به
نگهبانان و
پاسداران
مامور حفاظت
ساختمان
ستاد
ژاندارمری
کشور حمله و
قصد آتش زدن
ساختمان را
داشتند که با
دفاع
ماموران
ژاندارمری
روبرو شدند.
در این رویداد
ماموران فقط
از تیراندازی
هوایی، گاز
اشک آور و ماشین
آب پاش
استفاده
کردند. اما
مهاجمین با
اسلحه به سمت
ماموران تیرانداری
کردند….
تعدادی
از ماموران
فرمانداری
نظامی تهران
و حومه که به
قصد کمک عازم
ستاد ژاندارمری
بودند جلوی
دانشگاه
تهران با عده
زیادی عناصر
آشوب طلب و
مسلح روبرو می
شوند که به
سمت ماموران
نظامی
مبادرت به تیراندازی
می کنند و
ماموران برای
حفظ جان خود
متقابلا
شروع به تیراندازی
می نمایند که
در این
برخورد حدود ٤٠
نفر زخمی می
گردند…
منبع:
سرزمین من
یادداشت
های دکتر سعید
بشیرتاش
◄ روزشمار
دولت بختیار
– دوشنبه
نهم بهمن ماه ۱۳۵۷
◄
روزشمار
دولت بختیار
–شنبه
هفتم بهمن
ماه ۱۳۵۷
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند.
حق
ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|